باب پراکتور استادی اهل کشور کانادا بود که در زمینه بهبود فردی فعالیت های پرثمری داشت وی خود را به عنوان یک فیلسوف معرفی می کرد و شهرتش بیشتر به خاطر کتاب پر فروش «شما ثروتمند زاده شده اید!» می باشد اما وی در فیلم راز نیز همکاری داشته و به گفته راندابرن بدون حضور باب پراکتور هیچ گاه این فیلم آنقدر مشهور نمی شد.

دوره های آموزشی باب پراکتور در سطح جهانی به صورت رایگان در دسترس عموم قرار دارد ما نیز در نهایت خرید این دوره ها را به صورت رایگان در اختیار شما قرار می دهیم.

در این دوره باب پراکتور برای ما طرز فکر میلیون دلاری را آموزش می دهد. در ادامه با نهایت خرید همراه باشید. در ادامه مطلب تمام سخنان باب پراکتور به صورت متن آورده شده و گروه محتوا سازان نهایت خرید هیچگونه دخل و تصرفی در مطالب بیان شده توسط ایشان ندارد.

شما ثروتمند زاده شده اید

خیلی خوشحالم که می خوام این برنامه رو اجرا کنم امروز صبح داشتم با سندی گلگر، شریک کاریم حرف می زدم با هم درباره اهمیت برگزاری این آموزش حرف می زدیم.

میدونین! پول و کمبود پول یکی از بزرگترین مشکلات مردم هست من سال 1984 یک کتاب نوشتم به اسم “شما ثروتمند زاده شده اید!”

حقیقت اینه که همه ثروتمند زاده شدن ولی خیلی از مردم الآن با کمبود پول مواجه هستند تمام پول های دنیا در اختیار شما هست، فقط باید به دستش بیارید.

من یادگرفتم که چطور چطور پول دربیارم، من میلیون ها دلار پول درآوردم ، من در سراسر دنیا کار کردم، کاری که من کردم خیلی ساده بود. هرکسی می تونه اون کارو بکنه، ولی همه اون کارو نمی کنن.خیلی عجیبه!

ما کلی فرصت عالی جلومون هست که به ما زل زدن ولی هیچ اقدامی نمی کنیم.

خیلی ها فکر می کنن برای پول زیاد در آوردن آدم باید باهوش باشه ولی اینطور نیست من اصلا آدم باهوشی نیستم. ممکنه از زمانی که کارم رو شروع کردم با هوش تر شده باشم ولی قطعا در شروع کار اصلا باهوش نبودم، دائم پسرفت می کردم و کلی پول به دیگران بدهکار بودم. دلیل پس ندادن قرض هام، عدم صداقتم نبود بلکه نمیتونستم اونقدری پول در نمیاوردم که بتونم قرض هام رو به مردم بدم زندگیم در حال پسرفت بود و حتی به ذهنم هم خطور نمی کرد که بتونم زندگیم رو تغییر بدم من 60 سال هست که دارم توی این صنعت کار می کنم، 60 سال!

البته سندی 15 سال هست که داره با من کار می کنه توی این 15 سال، سندی تونست تغییرات اساسی ایجاد کنه حالا میدونه چطور باید با پول کار کنه، ولی قبلا فقط یک وکیل بود.

یک میلیون دلار

دختر باهوشی هست، به تصویر نگاه کنید.

باب پراکتور،دوره طرز فکر میلیون دلاری - نهایت خرید

ما قراره توی این 5 روز وبینار ، روزانه یه ساعت کاری کنیم که یک میلیون برامون کوچیک به نظر برسه، خیلی ها فکر می کنن یه میلیون خیلی زیاده، ولی اینطوری نیست. میتونین توی یک چشم بهم زدن به یک میلیون برسید قراره بفهمیم یه میلیون زیاد نیست اول از همه بگم که هیچ چیزی کوچک یا بزرگ نیست ، هرچیزی فقط همونه.

ما خودمون چیزی رو بزرگ یا کوچیک می کنیم. اسم این بازی، نتایج هست. شما باید به نتایجی که کسب می کنین خیلی دقت کنید

باب پراکتور،دوره طرز فکر میلیون دلاری - نهایت خرید

و با وجود اینکه به نتایجتون دقت می کنید نباید اجازه بدید نتایجتون شما رو کنترل کنید. بلکه شما باید نتایج تون رو کنترل کنید اگه بذارید نتایج تون شما را کنترل کنه شکست می خورید و می بازید. نتایج هیچ وقت نباید شما را کنترل کنند. و یکی از مشکلاتی هست که مردم باهاش مواجه هستند بهتون میگم که این موضوع چطوری روی شما تاثیر می زاره .

نتایج

مردم روی نتایج شون تمرکز می کنند. وقتی برای اولین بار می خواستم این کتاب( بیندیشید و ثروتمند شوید) رو بخونم یه مرد این کتاب را به من داد اون بهم گفت باید دقیقا کاری رو بکنی که من بهت میگم و بعد می تونی به هرچیزی که بخوای برسی اولش باور نکردم این اتفاق می تونه بیوفته اینکه بتونم به هرچیزی که می خوام برسم احمقانه بود فکر می کردم نمیشه به هرچیزی که می خوام برسم ولی حقیقت زیبا اینه که شما می تونید به هر چیزی بخوایید برسید. من اون حرف رو باور نداشتم ولی به خود رِی استنفورد باور داشتم و همین باعث شد که برم دنبال حرف هایی که رِی می زنه اون موقع 26 سالم بود و دیگه بچه نبودم البته آدم توی 26 سالگی هنوز خیلی جوان هست. مخصوصا افرادی که هم سن من هستند فکر می کنند 26 ساله ها هنوز بچه هستند من تقریبا وقتی 15 سالم بود، داشتم کار می کردم در آمد سالانه ام 4 هزار تا بود در حالیکه 6 هزار تا بدهکار بودم داشتم پسرفت می کردم و اجازه می دادم نتایجم من رو کنترل کنند اولین کاری که اون مجبورم کرد انجام بدم این بود که اهدافم رو بنویسم الآن توی جیبم 3 یا 4 تا کارت اهداف دارم اون گفت تصمیم بگیر که چی می خوای و اون رو روی ی کارت بنویس بعد کارت رو بزار توی جیبت و بار ها اون کارت را بخون به رِی گفتم من پول می خوام گفت چقدر می خوای؟

نمیدونستم چقدر پول می خوام، گفتم 25 هزار تا می خوام، از اطرافیانم کسی رو نمیشناختم که 25 هزار تا پول داشته باشه واقعا کسی رو نمیشناختم که 25 هزار تا پول داشته باشه اگه تمام پول افرادی که باهاشون معاشرت می کردم رو جمع می کردم و همه پول هاشون رو می ذاشتم روی هم، بازهم 25 هزار دلار نمی شد، منظورم اینه اون مبلغ پول برام نامعقول بود، اندازه یک میلیون بود برام. رِی بهم گفت این مبلغ رو روی یک کارت بنویس و بالای اون هم بنویس تا کی این پول را می خوای؟

اینجا یک کارت خالی دارم روش نوشته:

«هدفم اینه که تا تاریخ …… بتونم …… را بخرم»

بعد نوشتم: من الآن بسیار خوشحال و سپاس گذارم که…

باید از افعال زمان حال استفاده کنید تنها بخشی که روی کارت هست و شما نمیدونید تاریخش چیه؟ تاریخ را حدسی و تقریبی بنویسید کسی نمیدونه چقدر زمان می بره تا یک ایده به واقعیت تبدیل بشه بهم گوش بدید.

کسب درآمد با تمیزکاری

روی کارت نوشتم 25 هزار تا و باور نداشتم بتونم اون رو بدست بیارم بعد رِی بهم گفت مرتب این رو بخون من تا اون موقع حرف هیچ کس رو گوش نمی کردم ولی به حرف رِی گوش کردم و کارت رو خوندم، به پول درآوردن فکر کردم با خوندن کارت به پول درآوردن فکر کردم کاری که قبلا نمی کردم قبلا فقط به قرض هام فکر می کردم، ن پول درآوردن خوندن کارت باعث شد به پول درآوردن هم فکر کنم بعد یکی بهم گفت توی تمیز کردن ساختمون پول خوبی هست به خودم گفتم پس باید این ایده رو اجرا کنم و شروع کردم یک شرکت را تمیز کردم ، یک شرکت که توی تورنتو بود رو تمیز کردم و برای ماهیانه 2 بار تمیز کردن اون شرکت 15 دلار می گرفتم.

یعد یک شرکت دیگه توی تورنتو پیدا کردم اون ها ماهیانه 65 دلار برای تمیز کردن بهم می دادند بعد جایی رو پیدا کردم که 95 تا می دادند، درآمد ماهانه ام شد 400 تا، در آمد ماهانه ام 25% زیاد شد و زمان زیادی هم داشتم ، اون کار رو کردم ، زیاد طول نکشید که درآمد ماهانه ام رسید به 12500 دلار که سالانه اش می شد 175000 دلار من از درآمد سالانه 4 هزار تا رسیدم به درآمد ماهانه 12500 تا اونم توی کمتر از 1 سال. چیزی که اتفاق افتاده بود این بود که من افکار توی ذهنم رو عوض کرده بودم و بعد از اون همه چیز شروع کرد به تغییر کردن.

به تصویر نگاه کنید.

باب پراکتور،دوره طرز فکر میلیون دلاری - نهایت خرید

مایکی این تصویر رو چند روز قبل نشونم داد و گفتم این عالیه اکثر مردم حتی به نتایج شون نگاه هم نمی کنند چون اون ها رو دوست ندارند. مایکی استلر این رو گفته، اون مدیر عملیاتی ما هست فکر می کنم این حرف درسته، اکثر مردم به نتایج شون نگاه نمی کنند چون اون ها رو دوست ندارند. اون ها به ذهنشون هم نمیرسه که می تونند شرایط رو کنترل کنند و می تونند نتایج شون رو تغییر بدن، تصویر رو ببینید.

ازتون می خوام یه سوال از خودتون بپرسید، این سوال خیلی مهمه.

بیشترین درآمد سالانه ای که تا به حال به دست آوردید ، چقدر بوده؟؟؟

با خودتون صادق باشید و این سوال را جواب بدید این موضوع بین شما و خودتونه، فرد دیگه ای در اون دخیل نیست فراموش کنید که بقیه دارن به شما گوش می دن یا یا شما رو میبینند خیلی از ما نگرانیم که بقیه چی در مورد ما فکر می کنند. اول از همه به ما ربطی نداره که بقیه در موردمون چی فکر می کنند.

تری ویتیکر یک کتاب نوشته اسمش اینه: «به من ربطی نداره که تو درباره ام چی فکر می کنی»

اون درست میگه واقعا باید این موضوع رو جدی بگیرید وقتی این کتاب رو گرفتم 26 سالم و هیچ پولی نداشتم ولی الآن نزدیک 87 سالم هست و هنوز هم قوی هستم ولی وقتی این کتاب (بیندیشید و ثروتمند شوید) رو گرفتم ، هیچی نداشتم و به حرف هیچ کسی هم گوش نمی دادم به هیچکسی توجه نمی کردم ولی بنا به دلایلی، مردی که این کتاب (بیندیشید و ثروتمند شوید) رو بهم داد ، توجهم رو جلب کرد. اون همیشه پول داشت و من همیشه بی پول بودم. پول درآوردن همیشه برام یک مشکل بزرگ بود بله ، این موضوع خیلی خیلی مهم هست. باید این موضوع رو با خودتون حل کنید و با خودتون صادق باشید این موضوع فقط بین شما و خودتون هست.

چقدر پول نیاز دارید؟

زمان بزارید و با خودتون خلوت کنید، عمیقا با خودتون صادق باشید. بیشترین درآمد سالانه ای که تا به حال کسب کردید چقدر بوده؟و به چه درآمدی می خواهید برسید؟ واقعا چقدر پول می خواهید؟

الکی یه عددی انتخاب نکنید، ببینید واقعا چه درآمدی می خواید و واقعا دوست دارید چقدر درآمد داشته باشید؟

من میلیون ها دلار پول درآوردم، یه چیزی رو میدونید؟

من عاشق پول درآوردن هستم و میخوام بازم بیشتر پول دربیارم من با پول می تونم کلی کار های خوب بکنم من کلی پول می بخشم من به هر جایی که نیاز بوده، پول بخشیدم.تمام زندگی من عوض شد.

من همون آدمی هستم، همون پسری که دبیرستان رو نصفه نیمه ترک کرد اگه واقعا از من تست آی کیو بگیرید احتمالا سطح آی کیو من معمولیه احتمالا نصف افراد از من باهوش تر هستند و نصف دیگه با هوش تر نیستند، من اونقدر ها هم با هوش نیستم واقعا نیستم.

شما هم باید با خودتون صادق باشید شما باید به این موضوع توجه کنید، من این کار رو نکردم من در عرض کمتر از 5 سال توی تورنتو، مونترال، بوستون، کلیولند، آتلانتا، لندن شعبه زدم و سالانه بیشتر از یک میلیون دلار پول درآوردم من همیشه دوست داشتم انگلیس باشم، همیشه عاشق لندن بودم می خواستم برم اونجا، پس رفتم و اونجا هم بیزینسم رو راه انداختم اون موقع می دونستم که می تونم هر کاری که بخوام، بکنم پس بیزینسم رو راه انداختم و شروع کردم به ولخرجی کردن این داستان رو بارها گفتم، من همیشه می رفتم کلوپ پلی بوی که دقیقا نزدیک هتل هیلتون بود می رفتم اونجا و بازی می کردم، برام مهم نبود ببازم، معمولا هم می بردم یه روز که از اونجا اومدم بیرون، پیش خودم فکر کردم من خیلی آدم مسئولیت پذیری نبودم بعد نشستم و با خودم صادقانه فکر کردم و همین باعث شد که من اهمیت این موضوع رو بفهمم، تنها نشستم و با خودم درباره این موضوع فکر کردم. با خودم فکر کردم که چی باعث شد من تغییر کنم، چه اتفاقی برام افتاده بود؟ زندگیم واقعا تغییر کرده بود از این رو به اون رو شده بود.

من نمیدونستم بفهمم که چطور زندگیم انقدر عوض شده و نمی تونستم کسی رو هم پیدا کنم که جواب سوالم رو بده نگاه کنید…

باب پراکتور،دوره طرز فکر میلیون دلاری - نهایت خرید

هدف داشتن برای روح خوبه، هم برای شما و هم برای من، شما باید اهداف خوبی داشته باشید باید برید دنبال چیزی که واقعا می خوایید من این رو میدونستم اون موقع هدفم این بود که بفهمم چطور زندگیم انقدر عوض شده این موضوع خیلی برام مهم بود چون یه دفعه فهمیدم که من خیلی آدم باهوشی نیستم. عملکردم خوب بود ولی کارای احمقانه زیادی می کردم من اصلا مسئولیت کارهایی که می کردم رو به عهده نمی گرفتم نه و نیم سال طول کشید تا جواب سوالم رو پیدا کنم و بفهمم چزا من تغییر کردم و چطور من تغییر کردم؟ چون تغییر که من کرده بودم واقعا بزرگ بود مثل این بود که یک دگردیسی اتفاق افتاده باشه من بیشتر اوقات تنها بودم توی ساعات کاریم با مردم حرف می زدم ولی باقی اوقات تنها بودم و همش داشتم فکر می کردم دائم در حال مطالعه و گوش دادن به فایل های صوتی بودم وقتی فهمیدم چرا تغییر کردم تنها چیزی که می خواستم، به اشتراک گذاشتن این موضوع با بقیه بود خیلی ساده هست، اونقدر ساده که اکثر مردم ازش غافل می شن اون ها این رو باور نمی کنند، شما باید هدف داشته باشید. یه هدفی که بتونید به سمتش حرکت کنید، هدف برای روح خوبه، هم روح شما و هم روح من، درباره این موضوع نباید استباه کنید.

یک میلیون دلار، عدد جادویی، ما درباره این عدد آهنگ نوشتیم اگه بخواهید به یک میلیون دلار برسید باید چه کار بکنید؟

اکثر مردم نمی دونند باید چکار بکنند، اون ها نمی دونند برای به دست آوردن 10 میلیون دلار چکار باید بکنند، نمی دونند برای به دست آوردن 20 میلیون دلار چه کار باید بکنند.

اول باید این رو درک کنید که یک میلیون دلار پول خیلی زیادی نیست، شما فکر می کنید یک میلیون دلار پول زیادی هست؟

به نظرتون یک میلیون پول زیادی هست؟

اول باید درک کنید که یک میلیون دلار پول زیادی نیست واقعا پول زیادی نیست باید یک میلیون رو توی ذهنتون کوچیک فرض کنید کاری کنید که یک میلیون پول کمی به نظرتون بیاد اگر بتونید این کار رو توی ذهنتون بکنید، فرآیند برنده شدن شروع میشه.

بازی با اعداد

به تصویر نگاه کنید، ازتون می خوام عمیقا فکر کنید…

باب پراکتور،دوره طرز فکر میلیون دلاری - نهایت خرید

اگر درآمد هفتگی شما 20 هزار تا باشه بعد از 50 هفته، به درآمد سالانه یک میلیون دلار می رسید. با درآمد هفتگی 40 هزار تا، بعد از 25 هفته به یک میلیون می رسید، با درآمد هفتگی 60 هزار تا، بعد از 16.6 هفته به یک میلیون می رسید، با درآمد هفتگی 80 هزار تا، بعد از 12.5 هفته به یک میلیون می رسید، باید بهتون بگم که درآمد هفتگی خیلی ها 80 هزار تا هست، حالا این رو ببینید اگه بتونید 100 هزار دلار در هفته در بیارید، بعد از 10 هفته می تونید به یک میلیون دلار برسید، شما الآن توی خونتون نشستید و میگید باب خودم می تتونم این حساب کتاب ها رو بکنم، خودتون می تونید حساب کتاب بکنید ولی بهشون عمل نمی کنید، مشکل همینجاست، اگه حساب کتاب کردید، این مثل جادو می مونه، اگه به طور مکرر حساب کتاب بکنید می تونید پارادایم هاتون رو دوباره برنامه ریزی کنید، این همون کاری بود که من کردم، من همیشه یه ماشین حساب کوچیک همراهم بود، یه بار با هواپیما می خواستم از تورنتو برم کوالالامپور حدود 25 ساعت راه بود، با هیچکسی حرف نمی زدم، همینطور داشتم حساب کتاب می کردم. دائم داشتم با ماشین حساب کار می کردم، با اعداد کار می کردم و پارادایم هام رو کاملا عوض کردم به هیچ چیز اندازه حساب کتاب فکر نمی کردم، باید بفهمید که یک نفر دیگه شما رو برنامه ریزی کرده، شما خودتون رو برنامه ریزی نکردید، شما پارادایم های خودتون رو نساختید، شما پارادایم هایی توی ذهن ناخودآگاهتون دارید که باعث شده الآن اینطور فکر کنید که یک میلیون دلار پول زیادیه ولی اینطور نیست، یک میلیون دلار پول کمی هست، این مثل جادو میمونه، اگر به طور مکرر حساب کنید، اگر مرتب با اعداد کار کنید، پارادیم هاتون عوض میشه ، من توی هواپیما بودم و داشتم میرفتم کوالالامپور، یه دفتر داشتم.

عاشق این دفتر ها هستم، از انگلیس خریدمشون، مارکش اسمیتسون هست، توی هواپیما یه دفتر مثل این داشتم، همینطور خودکار و ماشین حسابم همراهم هست.

تمام راه از تورنتو تا کوالالامپور داشتم با اعداد کار می کردم یه دونه 1 میزاشتم و 6 تا صفر هم جلوش می ذاشتم و فکر می کردم که افرادی که درآمد میلیونی دارند، چه کار متفاوتی می کنند؟ چی کار می کنند؟

پیدا کردن تفاوت

تفاوت افرادی که درآمد میلیون دلاری دارن با بقیه چیه؟

دائم بهش فکر می کردم، یه دفعه یه چیزی به ذهنم رسید، فهمیدم اون ها فقط یک منبع درآمد ندارند به افرادی که درآمد میلیون دلاری دارند فکر کردم بعد یه ایده به ذهنم رسید، باید با مارک ویکتور هنسن حرف می زدم. تا رسیدم کوالالامپور، بهش زنگ زدم، نصفه شب بود، از خواب بیدارش کردم، اونم هیجان زده شد، گفتم مارک من و تو باید یه سمینار برگزار کنیم و اسمش رو هم بزاریم گردهمایی یه میلیون دلاری و به مردم یاد بدیم که یه میلیون دلار دربیارند، اونم با پیدا کردن چندین منبع درآمد، فکر کنم دو شب نتونستیم بخوابیم و بعدش شروع کردیم به برنامه ریزی کردن ، جک کنفیلد، برنی دورمن، لی پولست و خیلی های دیگه رو آوردیم.

اسم اون سمینار رو گذاشتیم گردهمایی میلیون دلاری اون سمینار توی یه هفته برگزار شد.

اون سمینار رو توی هتل های کارلتون برگزار کردیم ، اولیش توی منطقه کوهستانی لورانتید مونترال بود و بعدیش توی هتل کارلتون لاگونا نیگوئل بود. یه محیط بسیار عالی بود، ایده کتاب «سوپ جوجه برای روح» هم از همون سمینار گرفته شد که تبدیل به یه ایده چند میلیون دلاری شد.

نمیدونم چند نفر از افراد اون سمینار به درآمد میلیون دلاری رسیدن، کارکردن با اعداد، مثل جادو می مونه، شما باید حساب کتاب بکنید، مهم نیست که پولی ندارید، همین الآن ماشین حسابتون رو در بیارید و با اعداد کار کنید، کار کردن با اعداد و ماشین حساب یه بخش زیبا داره.

بذارین یه چیزی بهتون نشون بدم، نگاه کنید…

شما میتونید 8 رقم وارد ماشین حساب تون بکنید ، ببخشید 9 رقم، می تونید صد میلیون رو اینجا وارد کنید، اکثر ماشین حساب ها اینجوری هستند، ماشین حساب های گوشی ، تعداد رقم هاشون بیشتر میشه.

اگه با اعداد کار کنید، از چیز هایی که پیش میاد شگفت زده می شید.

ادامه دارد…