یکی از مهمترین نکات ارزشمند در «شهریار» بخش پایانی آن در ستایش از وطن و مردم است، لحن پرشور و حماسی در این بخش از اثر که آن را کاملا از بسیاری بخشهای ملالآور کتاب «شهریار» مجزا میکند، مدتها باعث رواج این شایعه شد که این بخشی افزوده بر کتاب و از آن ماکیاولی نیست، ولی امروز دیگر شکی در این باره نیست.
هنگامی که ایتالیا در نیمه دوم قرن نوزدهم به کوشش در راه یگانگی ملی برخاست، آثار ماکیاولی از قید به در آمد و خود او را تا پایه قدیس بر کشیدند و در 1869 میلادی چهارصدمین سال تولد او را جشن گرفتند و لوحهای با این نوشته بر فراز گورش برافراشتند: «نامی چنین بزرگ را هیچ ستایشی بس نیست.»
اهمیت کتاب شهریار در این است که ماکیاولی اگرچه واضع یا نظریهپرداز ملتباوری (ناسیونالیسم) نیست، ولی او شبحی از این اندیشه را دید و از آن اگرچه مبهم سخن گفت، اما آنچه را به روشنی باز گشود، کاربرد واقعگرایانه قدرت از یک مرکز بود، یعنی شیوهای که یکپارچگی ملی با آن قابل دستیابی است. به واقع ماکیاولی دستور نامهای سیاسی نه تنها برای روزگار خود، که برای همه روزگاران بعد از خود نگاشت. کتاب او را میتوان دستورنامه قدرت دانست.
در واقع آنچه در شهریار به اجمال گفته میشود، در گفتارها گسترش یافته و شاخ و برگ میگیرد. لرد اکتن، کتاب شهریار را گزارشگر تمام تاریخ بعد از خود میخواند، زیرا این کتاب دستورنامهای است که هر دولتی پس از ماکیاولی خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته آن را در عمل بهکار میگیرد.
یکی از مهمترین نکات ارزشمند در «شهریار» بخش پایانی آن در ستایش از وطن و مردم است، لحن پرشور و حماسی در این بخش از اثر که آن را کاملا از بسیاری بخشهای ملالآور کتاب «شهریار» مجزا میکند، مدتها باعث رواج این شایعه شد که این بخشی افزوده بر کتاب و از آن ماکیاولی نیست، ولی امروز دیگر شکی در این باره نیست.
هنگامی که ایتالیا در نیمه دوم قرن نوزدهم به کوشش در راه یگانگی ملی برخاست، آثار ماکیاولی از قید به در آمد و خود او را تا پایه قدیس بر کشیدند و در 1869 میلادی چهارصدمین سال تولد او را جشن گرفتند و لوحهای با این نوشته بر فراز گورش برافراشتند: «نامی چنین بزرگ را هیچ ستایشی بس نیست.»
اهمیت کتاب شهریار در این است که ماکیاولی اگرچه واضع یا نظریهپرداز ملتباوری (ناسیونالیسم) نیست، ولی او شبحی از این اندیشه را دید و از آن اگرچه مبهم سخن گفت، اما آنچه را به روشنی باز گشود، کاربرد واقعگرایانه قدرت از یک مرکز بود، یعنی شیوهای که یکپارچگی ملی با آن قابل دستیابی است. به واقع ماکیاولی دستور نامهای سیاسی نه تنها برای روزگار خود، که برای همه روزگاران بعد از خود نگاشت. کتاب او را میتوان دستورنامه قدرت دانست.
در واقع آنچه در شهریار به اجمال گفته میشود، در گفتارها گسترش یافته و شاخ و برگ میگیرد. لرد اکتن، کتاب شهریار را گزارشگر تمام تاریخ بعد از خود میخواند، زیرا این کتاب دستورنامهای است که هر دولتی پس از ماکیاولی خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته آن را در عمل بهکار میگیرد.
نویسنده | نیکولو ماکیاولی |
---|---|
مترجم | محمود محمود |
شابک | 9789643516352 |
ناشر | نگاه |
موضوع | سیاست جهان |
ردهبندی کتاب | علوم سیاسی (علوم اجتماعی) |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
تعداد صفحه | 207 |
تعداد جلد | 1 تا |
وزن | 245 گرم |
برند | نشر نگاه |
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.