کتاب قانون 5 ثانیه نوشته‌ی مل رابینز، نویسنده‌ی مشهور آمریکایی است. این کتاب در تمام زمینه‌های زندگی کاربرد دارد، اعتمادبه‌نفس شما را تقویت می‌کند، شجاعتتان را در انجام کارها افزایش می‌دهد و در نهایت، به موفقیت هرچه بیشتر شما کمک خواهد کرد. کتاب حاضر یکی از پرفروش‌ترین‌های وب‌سایت آمازون می‌باشد.

درباره‌ی کتاب قانون 5 ثانیه

همه‌ی افراد در دوره‌هایی از زندگی بی‌انگیزه بوده‌اند و در روزهایی حس‌وحال انجام دادن هیچ کاری را نداشته‌اند. علت چیست؟ عموماً دلایل و عوامل زیادی در این امر دخیل هستند. می‌توان گفت آنچه در برگرداندن انگیزه‌ی شما تأثیر به‌سزایی می‌گذارد انجام کارهایی است که به آن‌ها علاقه دارید.

بدون شک انسان به تلاش و کوشش زنده است و بی‌انگیزگی می‌تواند او را به ورطه‌ی نابودی بکشاند. قبل از هرچیز باید دلیل بی‌انگیزگی خود را شناسایی کنید و در صدد رفع آن برآیید.

یکی از علل اصلی بی‌انگیزگی ترس است. ترس شما را در حریم امنتان نگه می‌دارد و به شما اجازه نمی‌دهد برای رسیدن به خواسته‌ها و اهدافتان پیش بروید. پس باید ترس‌های خود را کنار بگذارید. مل رابینز (Mel Robbins) در کتاب قانون 5 ثانیه (The 5 second rule) با ارائه‌ی راهکارهایی به شما کمک می‌کند که بر ترس و بی‌انگیزگی خود غلبه کنید. از خود بپرسید که چرا من از انجام این کار یا وقوع فلان اتفاق می‌ترسم. با همین سؤال‌های ساده بسیاری از ترس‌های شما از بین خواهند رفت.

قانون 5 ثانیه که نام کتاب بر آن استوار شده چیست و چگونه بر زندگی افراد تأثیر می‌گذارد؟ قانون 5 ثانیه به شما می‌آموزد که وقتی غریزه‌ی انجام یک کاری در شما به وجود می‌آید، 5 ثانیه فرصت دارید که شروع به کار کنید. اما چگونه؟ خانم رابینز یاری‌رسان شما خواهد بود. او در مشاغل مختلفی همچون مجری تلویزیون، ویراستاری، سخنران انگیزشی و … مشغول به کار بوده است. رابینز در سال 2011 به نویسندگی روی آورد. آثار او مخاطبان بسیاری در سراسر جهان دارد.

یک، دو، سه، چهار، پنج… شروع کنید! بعد از اتخاذ هر تصمیمی فقط و فقط 5 ثانیه فرصت دارید که دست‌به‌کار شوید، پس تنبلی و کرختی را کنار بگذارید، جسمتان را به حرکت وا دارید، با انگیزه و شور و هیجان به سراغ اهدافتان بروید، پیش از آنکه مغزتان مانع انجام شود.

کتاب حاضر در هفده فصل تهیه و تدوین شده است و شما با مطالعه‌ی این فصول با قانون 5 ثانیه آشنا خواهید شد، از آن برای ایجاد تغییر و تحول در زندگی خود استفاده نموده و در نهایت، قدرت و شجاعت انجام هر کاری را در درون خود احساس خواهید کرد.

وقایع ذکرشده در این کتاب، اشخاص و پست‌ها تماماً واقعی هستند. با بهره‌گیری از تجاربی که در این کتاب با شما به اشتراک گذاشته است، به قدرت‌های درونی خود پی خواهید برد.

قانون 5 ثانیه ، کتابی کاربردی در تمام زمینه‌ های زندگی - فروشگاه نهایت خرید

جوایز و افتخارات کتاب قانون 5 ثانیه

  • کتاب برگزیده‌ی غیرداستانی سال به انتخاب Audible’s
  • به فروش رسیدن حدود دومیلیون نسخه از کتاب
  • منتشرشده به سی‌وسه زبان زنده‌ی دنیا
  • کسب رتبه‌ی ششم در میان پرمخاطب‌ترین کتاب‌های سال آمازون
  • دریافت بیش از صدهزار بازخورد پنج‌ستاره از طرف مخاطبان در سایت‌ها و اپلیکیشن‌های مختلف

نکوداشت‌های کتاب قانون 5 ثانیه

  • محتوای کتاب قانون 5 ثانیه، کاملاً روان، کاربردی و با پشتوانه‌ی علمی و اثبات‌شده است. (آمازون)
  • قانون 5 ثانیه، کتابی روان، حاوی پاسخ‌هایی همه‌جانبه و کاربردی درباره‌ی مشکلی که تک‌تک انسان‌ها با آن روبه‌رو هستند؛ یعنی عقب‌نشینی کردن در موقعیت‌های مختلف. (Barnes & Noble)

کتاب قانون 5 ثانیه برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب را به همه‌ی افرادی که به‌دنبال تغییر و تحول در زندگی خود هستند و می‌خواهند از بی‌انگیزگی رهایی یابند، توصیه می‌کنیم.

در بخشی از کتاب قانون 5 ثانیه می‌خوانیم

همه‌چیز به سال 2009 برمی‌گردد. آن موقع چهل‌ویک ساله بودم و با مشکلاتی عدیده‌ در زمینۀ مالی، کاری و زندگی مشترکم دست‌و‌پنجه نرم می‌کردم. هر روز صبح، به‌محض بیدارشدن از خواب، حس ترس و وحشت سرتاسر وجودم را فرا می‌گرفت. نمی‌دانم که تا‌به‌حال با چنین احساسی روبه‌رو بوده‌اید یا نه، اما به‌نظر من این بدترین احساسی است که ممکن است یک فرد داشته باشد. زنگ ساعت به صدا در‌می‌آید، اما شما حس‌و‌حال بلند‌شدن و شروع‌کردن روزتان را ندارید؛ یا اینکه شب‌ها به دلیل نگرانی ناشی از مشکلات، فکرتان مشغول است و خوابتان نمی‌برد. من این‌طور بودم. ماه‌ها تحت‌تأثیر مشکلاتی که داشتم به‌سختی می‌توانستم از تختم بیرون بیایم. وقتی شش صبح، زنگ ساعت به صدا در‌می‌آمد، همان‌طور که روی تخت دراز کشیده بودم، به روز پیش رویم فکر می‌کردم؛ عقب افتادن قسط مسکن، بدهی‌های بانکی، نارضایتی شغلی، نفرتی که از شوهرم داشتم و… سپس دکمۀ آلارم ساعت را نه یک‌بار، بلکه بارها‌و‌ بارها، فشار می‌دادم.

در ابتدا، مشکل بزرگی نبود، اما مانند هر عادت بد دیگری، با گذشت زمان همچون گلوله‌ای برفی بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد و کل روزم را تحت‌تأثیر قرار می‌داد. وقتی بالاخره بلند می‌شدم، بچه‌هایم از سرویس مدرسه جا مانده بودند و حس می‌کردم در زندگیم شکست خورده‌ام. اغلب روزها خسته بودم، به کارهایم نمی‌رسیدم و احساس درهم‌شکستگی می‌کردم. حتی نمی‌دانم چگونه و از کجا شروع شد – فقط یادم می‌آید که همیشه احساس شکست می‌کردم. زندگی حرفه‌ای‌ام نیز در‌حال نابودی بود. در طول دوازده سال گذشته، بارها حرفه‌ام را تغییر داده و شخصیت چندگانه‌ای پیدا کرده بودم. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشکدۀ حقوق، به عنوان یک وکیل عمومی کار در انجمن دفاع از مجرمان بی‌پناه نیویورک را آغاز کردم. سپس با شوهرم، کریس، آشنا شدم و با او ازدواج کردم و سپس برای ادامۀ تحصیل کریس در رشتۀ مدیریت بازرگانی به بوستون نقل‌مکان کردیم. در بوستون، ساعت‌های طولانی در یک شرکت حقوقی بزرگ مشغول به کار بودم و حس فلاکت و بدبختی همواره همراهم بود.

با نهایت خرید همراه باشید.